ان الذین قالو ربنا الله ثم استقاموا...
ترجمه:به یقین کسانی که گفتند پروردگار ما خداوند یگانه است سپس استقامت کردند فرشتگان بر آنان نازل می کردند و بشارت می دهند نترسید و غمگین مباشیدو بشارت باد بر شما به آن هنگام که به شما وعده داده شده است.
سوره فصلت آیه 30
اقتصاد مقاومتی متشکل از دوکلمه اقتصاد ومقاومت است ، اقتصاد در فرهنگ های مختلف معانی مختلف دارد این کلمه ریشه یونانی به لحاظ کلمه ای داشته واز واژه قصد می آید ودر معنای کلی ویونانی آن به معنی تآمین معاش خانوار است ودردیدگاه اسلام اقتصاد علم تولید وتوزیع عادلانه و مصرف صرفه جویانه است و مقاومت از منظر لغوی به معنای"پایداری در مقابل حق" است.
چرا اقتصاد ایران نیاز به مقاوم سازی دارد؟
اصلا چه لزومی به واژه اقتصادی دراین برهه داریم؟
راهکارهای ما برای برون رفت از وضعیت کنونی چیست؟
تحلیل جامع آماری ازجایگاه اقتصادایران
طبق آمار اعلامی سازمان ملل از سال 1350 تا به حال ایران درزمره کشورهای درحال توسعه می باشد دراین سالها رتبه جهانی نرخ رشدتولید ناخالص داخلی"GDP" که شاخص ارزیابی کلی اقتصادی ازهرکشوری است ازسال1970 تاسال 2001 به ترتیب:64،57،85،112 و درسال2011 ایران درجایگاه 96جهان قراردارد که پایین تر ازکشورهای بمانندگابن، موناکو، یونان، عمان، کویت؛ بوتسوانا و...است. یا ازمنظر شاخص توسعه انسانی"HDI" که از چند بخش کلی بهداشت، آموزش، حاکمیت، درآمدو... میباشد درسال2011 دررتبه89 ازبین 189 کشورمیباشد. هم چنین ازنظر شاخص تورم و نقدینگی درسال2011 درجایگاه ششم دنیا جزء بالاترین نرخ های تورم بانرخ 20.6 درصد قرار دارد که در این آمار کشورچاد بانرخ تورم 0.4- درجایگاه 167 دنیا قراردارد..
برای برون رفت از این شرایط آماری و نیز رسیدن به توسعه یافتگی اقتصادی و مصداق حدیث "العلم السلطان" قرارگرفتن و هم چنین رسیدن به دوران جدید عالم که به گفته آن پیر بزرگ دانا امام "ره" انقلاب خود را بتوانیم صادر کنیم، باید راه حل های هرچندکلی ارائه دراین زمینه ارائه بشود تا اینکه اقتصاد ایران عزیزمان وابسته به کشورهای استعمارگر که جزء منافع خودشان شرایط کشورهای دیگری برایشان اهمیت ندارد چنانچه تاریخ گواه این موضوع بوده است. وابستگی اقتصادداخلی به کشورهای بیگانه وکفار باعث زیرسلطه قرارگرفتن کشور اسلامی درزیر یوغ کشوری بزرگترازلحاظ اقتصادی خواهد شد که درشریعت اسلام نفس اینکار حرام است، اگربه قانون فقه اسلامی نگاه کنیم به قاعده ی نفی سبیل برمیخوریم، آنچنان که از متون دینی ما برآمده است هیچ کافری راهی برای تسلط بر مسلمانان نباید داشته باشد، بنابراین یکی از وظایف دولت اسلامی سربلندی کشوراسلامی درهمه زمینه ها است.
رهبری انقلاب دراین برهه ده ساله تاکید فراوانی برروی مسئله اقتصاد داشته و دراین شش یا هفت سال اخیر واژگان متفاوتی را بر ادبیات اقتصادی جهان وارد کرد، بنام اقتصاد مقاومتی، که مورد تایید اکثریت اقتصاددانان لیبرالی ومارکسیستی و نهادگرایی و...قرارگرفت تا بازهم جامعیت نظریه پردازی دین مبین اسلام را به همگان بیش ازپیش نشان دهد.
اقتصاد مقاومتی شامل چهار تعریف بسیار مهم ودارای اهداف کوتاه مدت وبلند مدتی است که ابتدائا به تعاریف وسپس به اهداف آن میپردزیم.
الف: تعاریف اقتصاد مقاومتی
1-اقتصاد موازي
تعريف اول از اقتصاد مقاومتي به مثابه «اقتصاد موازي» است؛ يعني همانطور كه انقلاب اسلامي با توجه به نياز خود به نهادهايي با روحيه و عملكرد انقلابي، اقدام به تاسيس نهادهايي مانند كميته امداد، جهاد سازندگي، سپاه پاسداران و بنياد مسكن كرد، امروز نيز بايستي براي تامين اهداف انقلاب، اين پروژه را ادامه داده و تكميل كند؛ چرا كه انقلاب اسلامي به اقتصاد مقاومتي و به نهادسازيهاي مقاومتي در اقتصاد نياز دارد كه چه بسا ماهيتا از عهده نهادهاي رسمي اقتصادي برنميآيد. پس بايد نهادهايي موازي براي اين كارويژه ايجاد كند؛ يعني ما در كشورمان به «اقتصاد پريم» نياز داريم.
2-اقتصاد ترميمي
تعريف دوم از اقتصاد مقاومتي عبارت از اقتصادي است كه در پي «مقاومسازي»، «آسيبزدايي»، «خللگيري» و «ترميم» ساختارها و نهادهاي فرسوده و ناكارآمد موجود اقتصادي است.يعني اگر در رويكرد قبلي ميگفتيم كه فلان نهاد نميتواند انتظارات ما را برآورده كند، در رويكرد جديد به دنبال آن هستيم كه با بازتعريف سياستهاي نهادهاي موجود، كاري كنيم كه انتظارات ما را برآورند.
3-اقتصاد دفاعي
تعريف سوم از اقتصاد مقاومتي، متوجه «هجمهشناسي»، «آفندشناسي» و «پدافندشناسي» ما در برابر آن هجمه است. يعني ما بايد ابتدا بررسي كنيم كه مخالفان ما حمله به اقتصاد ايران و اخلال در آن را چگونه و با چه ابزارهايي صورت ميدهند. بنابراين وقتي به اقتصاد مقاومتي دست يافتهايم كه ابزارها و شيوههاي هجمه دشمن را پيشاپيش شناخته باشيم و بر اساس آنها استراتژي مقاومت خود را عليه آنان تدوين و اجرا كنيم. بديهي است تا آفند دشمن شناخته نشود، مقاومت متناسب با آن نيز طراحي و اجرا نخواهد شد.
4-اقتصاد الگو
چهارمين تعريف نيز اين است كه اساسا اقتصاد مقاومتي يك رويكرد كوتاهمدت سلبي و اقدامي صرفا پدافندي نيست؛ بر خلاف سه تعريف قبلي كه اقتصاد مقاومتي را يا پدافندي يا كوتاهمدت ميدانستند، اين رويكرد چشماندازي كلان به اقتصاد جمهوري اسلامي ايران دارد و يك اقدام بلندمدت را شامل ميشود. اين تعريف هم كه به نظر ميرسد دور از ديدگاههاي رهبر معظم انقلاب نيست، رويكردي ايجابي و دورانديشانه دارد. در اين رويكرد، ما در پي «اقتصاد ايدهآلي» هستيم كه هم اسلامي باشد و هم ما را به جايگاه اقتصاد اول منطقه برساند؛
مثال بارزی که درکشورایران دراین مورد میتوان درطول این چندسال اخیرمیتوان به آن اشاره کرد:
1-تجربه اقتصاد مقاومتي در نهضت ملي شدن نفت
نهضت ملي شدن صنعت نفت، دومين خيزش عمومي ايرانيان در برابر استعمار و استبداد، پس از انقلاب مشروطه محسوب ميشود. خيزشي که ثمره آن، يعني قطع يد استعمار انگليس از منابع نفتي ايران، هرچند ناپايدار و گذرا بود، اما تأثيري شگرف در انديشه سياسي و مبارزاتي ايرانيان گذارد. در اين جنبش، صرفنظر از اتفاقات سياسي و گرايشهاي حزبي و جناحي متفاوت و گسترده آن، که در جاي خود نيازمند بحث و بررسي دقيق و جدي است، ايرانيان براي نخستين بار در برابر مقولهاي به نام تحريم اقتصادي قرار گرفتند، تحريمي که هرچند به شکلي علني عنوان نميشد، اما استعمار انگلستان تمام کوشش و همت خود رابکاربست تا بتواند سیاست استعماریئ خود را که ازقرن 18میلادی در بدنه سیاستی خود داشت حفط نماید.
2-تحریم واردات بنزین ورسیدن به خودکفایی درنیمه دوم دهه 80شمسی
3-رسیدن به خودکفایی درتولیدگندم به سال80
4-بومی سازی صنعت موشکی کشور
5-رشدبالای علمی کشور در سالهای 89 و90
6- رشدبالای علمی درصنعت فناوری هسته ای و...
ب: بررسی الزامات اقتصادمقاومتی
اهداف کوتاه مدت:
1-حمایت ازتولید داخلی درمقابل تولیدات خارجی و بستن تعرفه های گمرکی سنگین بر کلاهای مصرفی بی کیفیت
2-مدیریت منابع ارزی برای جلوگیری از بی اثرکردن تحریم ها وایجاد تورم
3-مدیریت مصرف با ترویج سنت حسنه قناعت وانفاق ونیز جلوگیری ازاسراف وتبذیر
4-استفاده حداکثری از زمان ومنابع وامکانات در طول اهداف بلند مدت
5- توجه جدی و حمایت دائمی از بخش کشاورزی برای بالا بردن نرخ رشدGDP
6- مدیریت بر واردات کالای سرمایه ای برای کاهش نرخ تورم وحمایت ازتولیدداخلی
7- جلوگیری از خام فروشی نفت وپیشرفت علوم صنعتی ومشتقات نفتی وصادرات آن ها
8- تولید محور بودن سیاستگذاری ها
9- اصلاح ساختار مالیاتی کشور برای بهره برداری دولت ازمحل درآمدهای مالیاتی بجای درآمدهای نفتی وتوزیع عادلانه ثروت
اهداف میان مدت وبلند مدت:
1-تکیه برمردم بجای تکیه بر سیاستهای دولت های خارجی وصندوق بین المللی پول
2-مقاوم بودن اقتصاد دربرابر تکانه های خارجی نظیر شوک های نفتی و بحران حوزه یورو ودرگیری های منطقه ای
3-ترویج اقتصاد دانش بنیان برای پیشرفت ورونق اقتصادی وصنعتی
4-کاهش وابستگی بیش از80% اقتصاد داخلی به درآمدهای نفتی
5-تبیین دانشگاهی وآکادمیک اقتصاد مقاومتی
ج: مبادلات اقتصاد وفرهنگ
اقتصاد مقاومتی در رویارویی و تقابل با اقتصاد وابسته قرار میگیرد. اقتصاد مقاومتی نمیپذیرد که صرفاً مصرفکننده باشد، منفعل نیست و در مقابل اهداف اقتصاد سلطه ایستادگی میکند. هر جامعهای سه رکن اساسی دارد؛ فرهنگ، سیاست و اقتصاد. این سه رکن متقوم هم هستند و از بین آنها، فرهنگ نقش مهمتری دارد. بنابراین اقتصاد در تبعیت از فرهنگ عمل میکند. اساساً اقتصاد، ارزشها و جهت خود را از فرهنگ متبوع خود میگیرد. بنابراین تا فرهنگ مقاومتی نباشد، اقتصاد هم مقاومتی نخواهد شد. پس این دو با هم یک رابطهی طولی دارند. الگوی مناسب برای این رابطه: بهترین الگو برای ایجاد رابطهی فرهنگ و اقتصاد مقاومتی، الگوبرداری از فرهنگ بسیج و دفاع هشت سالهی ما در برابر همهی دنیا است. در جنگ تحمیلی با تکیه بر فرهنگ عاشورا، بزرگترین جبههی مقاومت در مقیاس عمومی و در تمامی سطوح جامعه شکل گرفت. عامل اصلی این مقاومت گسترده «مذهب و باورهای اعتقادی» بود. این عامل هم بر دو رکن اساسی استوار بود؛ رکن اول «عاشورا و شهادت» و رکن دوم «انتظار و ظهور منجی مصلح». فرهنگِ اقتصاد نیز همچون فرهنگ سیاست به مجموعهی باورها، ارزشها و رفتارها و نمادها در حوزهی ثروت اطلاق میشود که با تغییر یا تحول آن، اقتصاد مقاومتی نیز دچار تغییر و تحول خواهد شد. پس هر گونه تحول مثبت یا منفی در فرهنگ سیاست (قدرت)، فرهنگ اقتصاد )ثروت) و فرهنگ اجتماع (هنجارها و رفتارها) مستقیماً بر اقتصاد مقاومتی تأثیر دارد.
د: تفاوت اقتصادمقاومتی با اقتصاد ریاضتی
اقتصاد ریاضتی واژه مجزا از اقتصادمقاومتی می باشد، این واژه توسط دولتهای لیبرالی به واژگان اقتصادی دنیا اضافه شده است، دراین اقتصاد دولتها بمنظور جلوگیری از ورشکستگی اقتصادی وکسری بودجه هزینه های خود را بوسیله کاهش حقوق کارکنان وکاهش سرمایه گذاری های دولتی و... کاهش میدهد ونیز درآمدهای خود را از طریق افزایش مالیاتها و افزایش نرخ بهره بانکی افزایش میدهد. تفاوتی دیگری که با اقتصادمقاومتی دارد این است که دراین اقتصاد بجای تکیه برمردم بیشتر به سیاست گذاری های دولتی توجه می شود وبه هیچ منظوری به واژه عدالت اجتماعی حتی درسطح کلمه هم توجهی نمیشود واین مغایر با اقتصاد مقاومتی می باشد.
وظیفه دانشجویان ازمنظر رهبری:
مهمترین وظیفهی رهبری، تعیین سیاستهای کلی نظام است که بر اساس آن، جهتگیریهای کلان کشور مشخص میشود و تمام ظرفیت و امکانات جامعه باید صرف تحقق آن سیاستها شود: «دربارهی سیاستهای کلّی عرض کنم که مهمترین وظیفهی رهبری در قانون اساسی، تنظیم سیاستهای کلّی است. در این میان دانشجویان باید به عنوان «بازوان رهبری»۲ در راستای تحقق این سیاستها اقدام و نقشآفرینی نمایند و مسئولین را در پیشبرد این سیاستها یاری کنند. اما عرصههایی که دانشجویان و تشکلهای دانشجویی میتوانند در آنها ورود کنند کدامند؟بیانات در دیدار اعضای انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران، ۷۶/۶/۲۵
۱. تبیین مفهوم اقتصاد مقاومتی
اصطلاح «اقتصاد مقاومتی» از جمله مفاهیمی است که برای اولینبار توسط رهبر معظم انقلاب اسلامی بهکار رفت. لذا برای برداشت صحیح، باید مقصود از آن به درستی تبیین شود و بهترین راه آن نیز رجوع به بیانات ایشان است.
۲. پرداخت فکری و محتواسازی
کی از اقداماتی که دانشجویان میتوانند در «اتاقهای فکر»۴ خودشان آنها را پیگیری نمایند، موضوع «سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی» است. با بررسی بندهای مختلف سیاستهای ابلاغی میتوان به ایدههای بسیار خوبی در جمعهای نخبگانی دانشگاهی رسید و با مشورت اساتید، بر غنای آن افزود و آن را به بخشهای مختلف کشور ارائه داد: «جوان ... باید احساس کند که او فقط مسئولیتش طرح سؤال و پرتاب کردن یک شعار نیست، که بگوید خوب، ما کار خودمان را کردیم؛ نه، پیگیری کردن، مطالعه کردن، دربارهی مسئله اندیشیدن، آن را پخته کردن، راهِ کارِ اجرائی را برای آن جستجو کردن، برای طرحش با مراکز دستاندرکار و مجری تلاش کردن و فعالیت کردن و بالاخره خود وارد میدان کار شدن، اینها جزء وظایف و تکالیف جوان ماست که این را هم بایستی جوان ما درک کند.» بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار دانشجویان نخبه، برتران کنکور و فعالان تشکلهای سیاسی فرهنگی دانشگاهها، ۸۶/۸/۱۷
۳. گفتمانسازی
اما گفتمان چیست؟ «گفتمان یعنی یک مفهوم و یک معرفت همهگیر بشود در برههای از زمان در یک جامعه.»۶ یکی از راههای گفتمانسازی در جامعه، مجموعهها و تشکلهای دانشجویی هستند:
«دنبال این باشیم که محیط دانشجوئی تصمیمسازی کند؛ یعنی گفتمانسازی کنید. ببینید بنده وقتی مسئلهی نهضت نرمافزاری را خواستم مطرح کنم، قبل از همه تو دانشگاه با دانشجوها مطرح کردم؛ حدود ده سال قبل. نه با وزارتها صحبت کرده بودم، نه با رئیسجمهور وقت صحبت کرده بودم، نه حتّی با اساتید صحبت کردم؛ اولبار در دانشگاه امیرکبیر این فکر را به میان آوردم. امروز شما ببینید این یک گفتمان است، یک مطالبهی عمومی است، یک خواستِ همهی دانشگاههای کشور است؛ که من هرجا هم میروم، از زبان دانشجو مطالبهاش را میشنوم؛ از زبان استاد و مدیر، اجرایش را در یک مرحلهی دیگر میشنوم، و اجراء هم دارد میشود. همین نوآوریهای علمی بسیار، بخشی از انگیزه و توان خودش را از این شعار گرفته: «تصمیمسازی کنید»، «گفتمانسازی کنید». این، مجری و مسئولین اجرائی را میکشاند دنبال این تصمیم، و تصمیمگیری خواهند کرد و عمل خواهد شد.» بیانات در دیدار اساتید و دانشجویان دانشگاههای شیراز، ۸۷/۲/۱۴
۴. مطالبهگری
در رابطه با سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی، قوای مختلف وظایفی را برعهده دارند. دانشجویان و تشکلهای دانشجویی نیز باید انجام وظیفهی دستگاهها را از آنان بخواهند. «امروز وظیفهی مسئولان کشور، کار بیوقفه است. وظیفهی مردم هم مأیوس نشدن و دنبال کارها را گرفتن و تلاش کردن و از مسئولان به نحو منطقی مطالبه کردن است.»۹بیانات در اجتماع بزرگ مردم شهرستان کاشان و آران و بیدگل، ۸۰/۸/۲۰
ما در رابطه با مطالبهگری باید توجه داشت که مطالبهگری از مسؤولان نباید تبدیل به دشمنی با آنان شود: «یک نکتهی دیگری که در دنبالهی آن مطالبهی دانشجوئی عرض میکنم، این است که مطالبه کردن با دشمنی کردن فرق دارد. اینکه ما گفتیم گاهی اوقات معارضهی با مسئولان کشور نشود- که الآن هم همین را تأکید میکنیم؛ معارضه نباید بشود- این به معنای انتقاد نکردن نیست؛ به معنای مطالبه نکردن نیست.» . بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار دانشجویان نخبه، برتران کنکور و فعالان تشکلهای سیاسی فرهنگی دانشگاهها، ۸۶/۷/۱۷
به امید پیروزی هرچه سریعتر حق بر باطل
والسلام.
مهدی سروی
نظرات شما عزیزان:
|